یک فروشنده موفق قوانینی را رعایت میکند ، یا این قوانین را بصورت ذاتی درک و اجرا میکند و یا تلاش میکند تا به هر نحوی بتواند این قوانین را اجراء کند . به نظر شما چرا نام این موارد ” قانون ” است ؟
قانون یعنی باید و نباید ، یعنی اگر میخواهی به هدفی برسی ، باید از مسیر خودش به آن هدف برسی . یعنی اگر قوانین را درک نکنی یا اجرا نکنی ، با دعا و آرزو کردن ، خبری از موفقیت برای شما وجود نخواهد داشت .
این قوانین را در صورتیکه واقعا میخواهید فروشنده ای موفق باشید ، باید بدانید و اجرا کنید :
رهبری :
اول بودن بهتر از برتر بودن است.
قانون طبقه:
اگر در یک طبقه نمیتوانید اول باشید، طبقه دیگری درست کنید.
قانون ذهن:
وارد شدن به دنیای ذهن مشتریان بهتر از ورود به بازار است.
قانون تصورات:
بازاریابی جنگ محصولات نیست، جنگ تصورات است.
قانون توجه:
اثرگذارترین مفهوم در بازاریابی، داشتن کلمهای در ذهن مشتریان است.
قانون انحصار:
دو شرکت نمیتوانند یک کلمه مشترک در ذهن مشتری داشته باشند.
قانون نردبان:
استراتژی مورد استفاده شما، به پلهای بستگی دارد که در نردبان روی آن ایستادهاید.
قانون مسابقه دو نفره:
در بلند مدت هر بازاری به محل مسابقه دو اسب تبدیل میشود.
قانون عکس:
اگر هدفتان جایگاه دوم است، استراتژی شما را رهبر بازار تعیین میکند.
قانون چشمانداز:
آثار بازاریابی در گستره زمان نمایان میشود.
قانون توسعه خط:
فشار غیرقابلمقاومتی برای توسعه محصولات با نام تجاری پیشین وجود دارد.
قانون قربانی:
برای بهدستآوردن چیزی، به ناچار باید چیز دیگری را از دست بدهید.
قانون ویژگیها:
در برابر هر ویژگی، یک ویژگی اثر گذار دیگر وجود دارد.
قانون صداقت:
هنگامی که شما امتیاز منفی را میپذیرید، مشتری یک امتیاز مثبت به شما میدهد.
قانون حرکت جسورانه:
در هر موقعیت، تنها یک حرکت نتیجه غایی را تعیین میکند.
قانون غیرقابل پیشبینی بودن:
اگر نتوانید برنامه رقبای خود را بنویسید، نمیتوانید آینده را پیشبینی کنید.
قانون موفقیت:
موفقیت معمولا غرور میآفریند و غرور به شکست میانجامد.
قانون شکست:
باید در انتظار شکست بود و آن را پذیرفت.
قانون سر و صدا:
شرایط در بیشتر موارد بر عکس چیزی است که در مطبوعات درج می شود.
قانون شدت:
برنامههای موفق مبتنی بر مد نیستند، بلکه بر پایه روندها تنظیم میشوند.
قانون منابع:
بدون منابع کافی هیچ ایدهای به نتیجه نمیرسد.